
داستان قضاوت امام محمد باقر (ع) میان دو کبوتر
ماجرای قضاوت امام محمد باقر(ع) میان دو کبوتر
درمیان احادیث و داستان های امامان معصوم بسیار از فرمایشات و قضاوت های زیبای ایشان خوانده و شنیده ایم که بایستی در انها عمیق گشته و درس بگیریم. در میان این داستان ها ماجرایی جالب از قضاوت امام محمد باقر(ع) میان دو کبوتر از محمدبن مسلم نقل شده است که برایتان آورده ایم.
ماجرای خواندنی قضاوت امام محمد باقر(ع) میان دو کبوتر
محمد بن مسلم یکی از اصحاب امام باقر علیه السلام نقل می کند:روزی خدمت امام باقر علیه السلام بودم که یک جفت قمری آمدند و روی دیوار نشسته طبق مرسوم خود بانگ می کردند، و امام باقر علیه السلام ساعتی به آنها پاسخ می گفت، سپس آماده پریدن گشتند، و چون روی دیوار دیگری پریدند، قمری نر یک ساعت بر قمری ماده بانگ می کرد، من عرض کردم:قربانت گردم، داستان این پرندگان چه بود؟
داستان قضاوت امام محمد باقر(ع) بین دوکبوتر از محمد بن مسلم
فرمود:ای پسر مسلم هر پرنده و چارپا و جانداری را که خدا آفریده است نسبت به ما شنواتر و فرمان بردارتر از انسانست، این قمری به ماده خود بدگمان شده و او سوگند یاد کرده بود که کاری نکرده است و گفته بود به داوری محمد بن علی (علیه السلام)راضی هستی؟
پس هر دو به داوری من راضی گشته و من به قمری نر گفتم:که نسبت به ماده خود ستم کرده ای او تصدیقش کرد.